اختلال دوقطبی چیست؟
اختلال دوقطبی یکی از پیچیدهترین و در عین حال جذابترین اختلالات روانی است که با تغییرات شدید و ناگهانی در خلق و خو، انرژی، و توانایی فرد برای عملکرد روزانه شناخته میشود. این اختلال که از گذشتههای دور تحت عنوان “مانیک-دپرسیو” شناخته میشد، نه تنها بر روی خود فرد، بلکه بر خانواده، دوستان و جامعه اطراف او نیز تأثیرات عمیقی دارد.
با این حال، با افزایش درک و آگاهی عمومی از این بیماری، امید به بهبود و مدیریت بهتر آن افزایش یافته است. این مقاله به بررسی جوانب مختلف اختلال دوقطبی، از جمله علل، علائم، تشخیص و راههای درمان آن میپردازد. هدف ما این است که با ارائه اطلاعات علمی و جامع، به افزایش آگاهی و کاهش استیگما مرتبط با این اختلال کمک کنیم.
- اختلال دوقطبی چیست؟
- علائم و نشانه های اختلال دوقطبی چیست؟
- اختلال دوقطبی و سایر شرایط
- عوامل خطر اختلال دوقطبی چیست؟
- اختلال دوقطبی چگونه درمان می شود؟
- راهکار مقابله با اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی چیست؟
اختلال دوقطبی، که سابقاً به عنوان بیماری شیدایی-افسردگی شناخته میشد، مانند اختلال تریکوتیلومانیا یک بیماری روانی است که با تغییرات شدید در خلق و خو، انرژی، و سطح فعالیت همراه است. این تغییرات میتوانند انجام وظایف روزمره را برای فرد دشوار کنند.
سه نوع اصلی اختلال دوقطبی وجود دارد که همگی شامل تغییرات قابل توجهی در خلق و خو، انرژی، و فعالیت هستند. این حالتها از دورههای شیدایی، که شامل احساسات بسیار بالا و پرانرژی هستند، تا دورههای افسردگی، که شامل احساسات بسیار پایین و ناامیدکننده است، متغیر میباشند. دورههای شیدایی کمتر شدید به عنوان دورههای هیپومانیک شناخته میشوند.
- اختلال دوقطبی I: این نوع، دورههای شیدایی است که حداقل 7 روز طول میکشند یا علائم شیدایی آنقدر شدید هستند که نیاز به مراقبتهای پزشکی فوری دارند. معمولاً این نوع اختلال شامل دورههای افسردگی نیز میشود که حداقل 2 هفته طول میکشند. در برخی موارد، فرد ممکن است همزمان علائم شیدایی و افسردگی را تجربه کند که به آن “ویژگیهای مختلط” گفته میشود. وقوع چهار یا بیشتر دوره شیدایی یا افسردگی در سال به عنوان “دوچرخهسواری سریع” شناخته میشود.
- اختلال دوقطبی II: در این نوع، فرد دورههای افسردگی و هیپومانیک را تجربه میکند. دورههای هیپومانیک شدت کمتری نسبت به دورههای شیدایی در اختلال دوقطبی I دارند.
- اختلال سیکلوتیمیک (سیکلوتیمیا): این نوع با دورههای مکرر علائم هیپومانیک و افسردگی مشخص میشود که به اندازه کافی شدید یا طولانی نیستند تا به عنوان دورههای هیپومانیک یا افسردگی شناخته شوند.
گاهی اوقات، علائم اختلال دوقطبی ممکن است با هیچ یک از این سه نوع اصلی همخوانی نداشته باشد. در این موارد، این وضعیت به عنوان “سایر اختلالات دوقطبی و مرتبط با آن” توصیف میشود.
اختلال دوقطبی معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی تشخیص داده میشود، اما ممکن است در سنین دیگر نیز بروز کند. علائم ممکن است به مرور زمان تغییر کنند و شدت یابند، بنابراین تشخیص و درمان به موقع اهمیت دارد.
علائم و نشانه های اختلال دوقطبی چیست؟
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دورههایی از احساسات شدید و غیرعادی را تجربه کنند که با تغییرات در الگوهای خواب، سطح فعالیت و رفتارهای غیرمعمول همراه است. این تغییرات، که “دورههای خلقی” نامیده میشوند، معمولاً با رفتارهای معمول فرد تفاوت چشمگیری دارند و میتوانند برای مدت طولانیتری، مانند چندین روز یا هفته، ادامه یابند. در طول این دورهها، علائم معمولاً هر روز در بیشتر ساعات روز وجود دارند.
این جدول به طور خلاصه تفاوتهای اصلی بین علائم دورههای شیدایی و افسردگی در اختلال دوقطبی را نشان میدهد.
علائم دوره شیدایی | علائم دوره افسردگی |
---|---|
احساس شادمانی بیش از حد، خوشحالی، یا تحریکپذیری بالا | احساس غم و ناراحتی شدید یا اضطراب زیاد |
فعالیت بیشتر از حد معمول، انرژی زیاد | احساس کندی در حرکت یا بیقراری |
نیاز کمتر به خواب | مشکل در خوابیدن، بیدار شدن زودهنگام یا خواب بیش از حد |
صحبت کردن سریع و بدون توقف | صحبت کردن به کندی، یا احساس ناتوانی در بیان افکار |
ذهن پر از افکار سریع | مشکل در تمرکز یا تصمیمگیری |
احساس اینکه میتوانید کارهای زیادی را بهصورت همزمان انجام دهید | احساس ناتوانی در انجام کارهای ساده |
اشتهای زیاد به غذا، نوشیدن، روابط جنسی یا فعالیتهای خوشایند | از دست دادن علاقه به فعالیتهای معمولی |
احساس خودبزرگبینی یا داشتن تواناییهای خارقالعاده | احساس بیارزشی، ناامیدی یا فکر کردن به مرگ و خودکشی |
گاهی اوقات، افراد ممکن است علائم هر دو دوره شیدایی و افسردگی را به طور همزمان تجربه کنند که به آن “دوره با ویژگیهای مختلط” گفته میشود. در چنین دورههایی، فرد ممکن است همزمان احساس غمگینی شدید و انرژی زیاد را تجربه کند.
حتی اگر علائم کمتر شدید باشند، فرد ممکن است همچنان دچار اختلال دوقطبی باشد. برای مثال، در اختلال دوقطبی II، افراد معمولاً دورههای هیپومانیک را تجربه میکنند که شدت کمتری نسبت به شیدایی دارند. در طول دوره هیپومانیک، فرد ممکن است احساس خوبی داشته باشد، قادر به انجام کارها باشد و به زندگی روزمره خود ادامه دهد. این حالتها میتوانند به طرز نامحسوسی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهند و نیاز به تشخیص و درمان دارند.
تشخیص اختلال دوقطبی
برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، دریافت تشخیص و درمان مناسب میتواند به آنها کمک کند تا زندگی سالم و فعالی داشته باشند. اولین قدم در این مسیر صحبت با یک پزشک متخصص است.
یک متخصص میتواند با انجام معاینه فیزیکی و آزمایشهای پزشکی لازم، سایر علل احتمالی علائم را بررسی کند. سپس، ممکن است فرد به یک متخصص بهداشت روان، مانند روانپزشک، روانشناس یا مددکار اجتماعی بالینی که تجربه در تشخیص و درمان اختلال دوقطبی دارد، ارجاع داده شود.
متخصصان بهداشت روان معمولاً بر اساس علائم فرد، تاریخچه زندگی، تجربیات شخصی و گاهی اوقات سابقه خانوادگی، اختلال دوقطبی را تشخیص میدهند. تشخیص صحیح در دوران جوانی اهمیت ویژهای دارد.
اختلال دوقطبی و سایر شرایط
بسیاری از افرادی که اختلال دوقطبی دارند، ممکن است به مشکلات روانی دیگری نیز دچار شوند، مانند اختلالات اضطرابی، اختلال کمبود توجه/بیشفعالی (ADHD)، سوء مصرف مواد یا الکل، و اختلالات خوردن. گاهی اوقات، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی که دورههای شدید شیدایی یا افسردگی را تجربه میکنند، ممکن است دچار علائم روانپریشی نیز شوند. این علائم روانپریشی میتواند شامل توهمات یا هذیانها باشد و معمولاً با تغییرات شدید در خلق و خو همخوانی دارد.
برای مثال، یک فرد که در دوره افسردگی دچار روانپریشی میشود ممکن است به اشتباه تصور کند که از نظر مالی به شدت آسیب دیده است. در حالی که فردی که در دوره شیدایی دچار روانپریشی است، ممکن است به اشتباه باور کند که مشهور است یا دارای قدرتهای خاصی است.
تجزیه و تحلیل علائم فرد در طول دورههای مختلف بیماری و بررسی تاریخچه خانوادگی میتواند به متخصصان بهداشت کمک کند تا تشخیص دهند آیا فرد دچار اختلال دوقطبی همراه با مشکلات روانی دیگری نیز هست یا خیر.
ریشه و عوامل موثر در ایجاد اختلال دوقطبی چیست؟
محققان در حال بررسی علل احتمالی اختلال دوقطبی هستند و بیشتر آنها معتقدند که عوامل متعددی میتوانند در ایجاد این اختلال نقش داشته باشند.
ساختار و عملکرد مغز: برخی تحقیقات نشان میدهند که مغز افراد مبتلا به اختلال دوقطبی از نظر ساختاری و عملکردی با مغز افرادی که دچار این اختلال نیستند، تفاوتهایی دارد. درک این تفاوتها ممکن است به دانشمندان کمک کند تا به طور بهتری اختلال دوقطبی را بفهمند و درمانهای مؤثرتری پیدا کنند. در حال حاضر، ارائهدهندگان خدمات بهداشتی معمولاً بر اساس علائم و تاریخچه فرد برنامههای تشخیص و درمان را تنظیم میکنند و به جای استفاده از تصویربرداری مغزی یا آزمایشهای خاص، بر علائم بالینی تمرکز دارند.
ژنتیک: تحقیقات نشان میدهند که داشتن برخی ژنها میتواند احتمال ابتلا به اختلال دوقطبی را افزایش دهد. همچنین، افرادی که والدین یا خواهر و برادرشان مبتلا به این اختلال هستند، بیشتر در معرض خطر قرار دارند. به طور کلی، اختلال دوقطبی نتیجه ترکیب پیچیدهای از چندین ژن است و هیچ ژن واحدی به تنهایی باعث بروز این اختلال نمیشود. مطالعه بیشتر در مورد نقش ژنها میتواند به محققان در توسعه درمانهای جدید کمک کند.
اختلال دوقطبی چگونه درمان می شود؟
درمان میتواند به بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، حتی آنهایی که با شدیدترین اشکال آن دست و پنجه نرم میکنند، کمک کند. یک برنامه درمانی موثر معمولاً شامل ترکیبی از دارودرمانی و رواندرمانی است.
مدت و مدیریت بیماری: اختلال دوقطبی یک بیماری مادامالعمر است و دورههای شیدایی و افسردگی معمولاً با گذشت زمان تکرار میشوند. اگرچه برخی افراد ممکن است بین دورهها بدون تغییرات خلقی باشند، برخی دیگر ممکن است علائم طولانیمدت را تجربه کنند. درمان منظم و مستمر میتواند به مدیریت این علائم کمک کند.
داروها
داروهای تثبیتکننده خلق: داروهایی مانند لیتیوم یا والپروات به پیشگیری یا کاهش شدت دورههای خلقی کمک میکنند. لیتیوم همچنین میتواند خطر خودکشی را کاهش دهد. در برخی موارد، داروهایی که برای بهبود خواب یا کاهش اضطراب تجویز میشوند، نیز بخشی از درمان هستند.
داروهای ضدافسردگی: اگرچه برای درمان افسردگی دوقطبی از این داروها استفاده میشود، اما باید همراه با یک تثبیتکننده خلق مصرف شوند. این امر به این دلیل است که ضدافسردگیها به تنهایی میتوانند شیدایی یا هیپومانیا را تحریک کنند.
نکات مهم در مصرف داروها:
- همیشه با ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی در مورد مزایا و عوارض داروها مشورت کنید.
- تمام داروهای مصرفی، از جمله داروهای تجویزی، بدون نسخه و مکملها را به پزشک اطلاع دهید.
- هر گونه عوارض جانبی را فوراً گزارش دهید تا پزشک بتواند دوز را تنظیم کند یا داروی دیگری تجویز کند.
- داروها باید به طور منظم و طبق دستور مصرف شوند، حتی اگر فرد احساس بهبودی کند.
- قبل از قطع مصرف داروها حتماً با پزشک مشورت کنید، زیرا قطع ناگهانی میتواند علائم را بدتر کند.
رواندرمانی
رواندرمانی، که به آن گفتاردرمانی نیز میگویند، میتواند بخشی موثر از درمان باشد. این روش به افراد کمک میکند تا احساسات، افکار و رفتارهای نگرانکننده خود را شناسایی و تغییر دهند. رواندرمانی میتواند حمایت، آموزش و راهنمایی را برای بیماران و خانوادههایشان فراهم کند.
درمان شناختی رفتاری (CBT): این روش به ویژه در درمان افسردگی مفید است و نسخهای از آن که برای بیخوابی تنظیم شده، میتواند در درمان افسردگی دوقطبی نیز موثر باشد.
درمانهای جدیدتر: روشهایی مانند درمان ریتم بین فردی و اجتماعی (IPSRT) و درمان خانوادهمحور نیز ممکن است استفاده شوند.
گزینههای درمانی دیگر
برخی از افراد ممکن است از روشهای دیگر برای مدیریت علائم خود بهرهمند شوند:
الکتروشوک درمانی (ECT): این روش برای موارد شدید اختلال دوقطبی که به درمانهای دیگر پاسخ ندادهاند یا زمانی که نیاز به پاسخ سریع وجود دارد، استفاده میشود.
تحریک مغناطیسی ترانسکرانیال مکرر (rTMS): این روش شامل استفاده از امواج مغناطیسی برای کاهش علائم افسردگی است و نیاز به بیهوشی عمومی ندارد.
نوردرمانی: این روش به خصوص برای درمان اختلال عاطفی فصلی (SAD) موثر است و میتواند برای افسردگی دوقطبی با ویژگیهای فصلی استفاده شود.
در نهایت، انتخاب روشهای درمانی باید با مشورت و نظارت دقیق متخصصان بهداشت انجام شود تا بهترین نتایج ممکن حاصل شود.
راهکار مقابله با اختلال دوقطبی
زندگی با اختلال دوقطبی میتواند چالشهایی را به همراه داشته باشد، اما راهکارهایی وجود دارد که میتواند به مدیریت این وضعیت کمک کند.
- همکاری با ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی: با پزشک خود همکاری کنید تا یک برنامه درمانی مناسب برای شما تهیه شود و به این برنامه پایبند باشید. درمان بهترین راه برای شروع بهبودی است.
- پایبندی به برنامه درمانی: دستورالعملهای برنامه درمانی خود را به دقت دنبال کنید. در صورت نیاز به تغییرات، با پزشک خود مشورت کنید.
- ایجاد ساختار در زندگی: سعی کنید یک برنامه منظم برای وعدههای غذایی، خواب و ورزش داشته باشید.
- ورزش منظم: فعالیتهای بدنی مانند دویدن، شنا، یا دوچرخهسواری میتواند به کاهش افسردگی و اضطراب کمک کند، خواب را بهبود بخشد و از سلامت قلب و مغز حمایت کند.
- پیگیری وضعیت: حالات روحی، فعالیتها و وضعیت کلی سلامتی خود را ثبت کنید تا بتوانید تغییرات خلقی خود را بهتر مدیریت کنید.
- حمایت از دوستان و خانواده: از دوستان و اعضای خانواده مورد اعتماد خود کمک بخواهید تا در اجرای برنامه درمانی به شما کمک کنند.
- صبوری و استفاده از حمایتهای اجتماعی: بهبود نیاز به زمان دارد. ارتباط با گروههای حمایتی و منابع اجتماعی میتواند در این مسیر مفید باشد.
- درمان مستمر: درمان منظم و پیوسته میتواند به کنترل علائم و بهبود کیفیت زندگی کمک کند.
سخن پایانی
اختلال دوقطبی، که به نامهای اختلال مانیک-دپرسیو یا اختلال دوقطبی عاطفی نیز شناخته میشود، یک بیماری روانی است که باعث تغییرات شدید در حالت روحی، انرژی و توانایی فرد برای عملکرد روزمره میشود. این اختلال شامل دورههایی از افسردگی و شادی غیرطبیعی یا تحریکپذیری (مانیا) است.
در دورههای افسردگی، فرد ممکن است احساس غم و اندوه شدید، بیانرژی بودن و از دست دادن علاقه به فعالیتهای روزمره را تجربه کند. در مقابل، دورههای مانیا میتوانند شامل احساس خوشبینی بیحد و حصر، انرژی فراوان، افکار سریع و رفتارهای ریسکی باشند. این تغییرات شدید میتوانند به شدت بر زندگی اجتماعی، کاری و خانوادگی فرد تأثیر بگذارند و نیاز به مراقبتهای پزشکی و رواندرمانی دارند.
دیدگاهتان را بنویسید